سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طنز - وبسایت پایگاه مجیدی


آقازاده لندن نشین آماده بازگشت است

تا دیروز می خواستیم بازگردیم به مملکت محروسه ایران و سایه مان را بگسترانیم روی سرتان ولی حالا دیگر پشیمان شده ایم! بس که بدحجابی می کنید. به جای گیر دادن به پرونده های ما و آن صنار و سه شاهی پول ناقابل نفتی، بروید جلوی معضلات فرهنگی تان را بگیرید.


13:25:23 - 89/05/04


درد دل نازپرورده ها
کاسه لیسان همه ترسیده ز تحریم هستند

هنوز هم موضوع تحریم داغ داغ است و مباحثش واجب تر از نان شب است برای بعضی ها.


13:19:8 - 89/05/03


گفت و شنود//
مرگ سران فتنه

یارو از طبقه پنجم پرت شده و وسط پیاده رو ولو شده بود و به سختی آخرین نفس ها را می کشید. یکی از او پرسید؛ چه اتفاقی افتاده؟! و یارو که هنوز نیمه جانی داشت، گفت؛ بنده هم بی خبرم، چون همین الان از راه رسیده ام!


8:29:49 - 89/05/02


گفت و شنود//
سگ

دو تا سگ می خواستند با هم ازدواج کنند. سگ عروس موقع بله گفتن با صدای بلند گفت؛ با اجازه پدر سگم، مادر سگم، برادرهای توله سگم و ...! واق واق.


9:59:45 - 89/04/28


گفت و شنود//
دزد

پسری از پدرش پرسید؛ دزد چگونه وارد خانه می شود؟ پدرش گفت؛ نیمه شب بی سر و صدا وارد می شود. نصفه های شب، پسرک با عجله پدرش را صدا کرد و گفت، چه خوابیده ای؟! که دزد آمده! پدر پرسید از کجا فهمیدی؟ و پسرک گفت؛ آخه هرچی گوش کردم دیدم هیچ صدایی نمی آید!


8:36 - 89/04/22


گفت و شنود//
کارت ملی

یارو به طمع افتاد و کارت ملی خودش را به دستگاه خودپرداز داد و بعد پای دستگاه نشسته و به دستگاه التماس می کرد و می گفت؛ ببخشید، اشتباه کردم! پول نمیدی، نده، لااقل کارت ملی رو پس بده!


11:37:12 - 89/04/15


گفت و شنود//
دق مرگ

دو تا خنگ و خل و چل با هم شطرنج بازی می کردند، وزیر از عصبانیت سکته مغزی کرد و شاه شطرنج از ناراحتی دق مرگ شد!


9:0:4 - 89/04/13


گفت و شنود//
مجلس ختم

 دو تا خرما با هم ازدواج کرده بودند، برای گذراندن ماه عسل رفتند مجلس ختم!


13:46:3 - 89/04/03


گفت و شنود//
هالو

سه تا هالو ادعا کردند که می خواهند با یک سفینه به خورشید بروند. دانشمندان به آنها گوشزد کردند که بلافاصله بعد از نزدیک شدن به خورشید، ذوب می شوید. هالوها گفتند؛ خیالتون راحت باشه، شب می رویم که ذوب نشویم!!


9:57:17 - 89/04/02


گفت و شنود//
بیکاری

حیوونکی بهاءالله مهاجرانی و سروش و کدیور بعد از شکست فتنه از شدت بیکاری روزی چند بار پس کله خود می زنند و می پرسند کی بود در زد؟!


10:19:47 - 89/04/01


درد دل های شیخ الرئیس
با من آن کس شد مخالف، بنده وقفش می کنم!

با من آن کس شد مخالف، بنده وقفش می کنم! / بعدش آویزان از آن بالای سقفش می کنم / عده ای را هم دهم یک مدرکی پرطمطراق / چرب و شیرین لقمه ای از بهر فرزندان چاق.


11:31:37 - 89/03/31


بعد از مدت ها انتظار اعلام شد
شروط بازگشت آقازاده لندن نشین

شنیده ایم که توی این مدت بی خبری از ما و نبود هیچ حرف و حدیثی درمورد مشکلات ملوکانه مان در باب رجعت به باغ پسته، همه رعایا اشک ریزان شده بودند و ناله ها سر داده اند که خداکند ما زودتر برگردیم و سایه مان را بگسترانیم بالای سرشان.


15:34:57 - 89/03/26


مراسمی که بالاخره برگزار شد
اجرای مراسم صیغه خوانی برای دانشگاه مازاد

اگر امروز شعبات دانشگاه ما در خارج از کشور نبود، یکی از خدمتگزارترین افراد این مملکت به بهانه های واهی اقتصادی و سیاسی، اکنون به قید وثیقه باید آزاد می شد؛ اما ما با این حرکت پیش دستانه و فرستادن ایشان به لندن و سایر کشورها جهت سرکشی، زمینه پیشرفت تحصیلی ایشان را نیز فراهم کردیم.


13:14:37 - 89/03/11


در حواشی حوادث اخیر دانشگاه آزاد
شعر/تشنج آفرینی می کنم!

تشنج آفرینی می کنم همچین و همچون/من رئیسی دائم العمرم/سخنرانی بُود ممنوع/دانشگاه من همواره آزادِه!/مگر وقتی که عشقم می کشد ممنوع گردانم!


15:18:49 - 89/03/05


اثری از استاد حسین حاج فرج دباغ؛
روشنفکر شدن در یک دقیقه!

 کتاب «روشنفکر شدن در یک دقیقه» از سال تحصیلی آینده در چارت درسی رشته فتنه گری دانشگاه «سوروس» به عنوان یک درس چهار واحدی! به همراه یک چندین واحد عملی، تدریس خواهد گردید


11:36:24 - 89/03/04


وبلاگ «نفوذی»؛
گزارش دیدار مهندس با تروریست ها

همانطور که می دانید همسر من قرآن پژوه است، ایشان در رساله دکترای خود که ده سال هم برایش زحمت کشیده است به این نتیجه رسیده است که اقدامات تروریستی شما عزیزان نه تنها هیچ منافاتی با قرآن ندارد بلکه برای بقای جنبش سبز خیلی هم خوب است بلکه لازم است.


17:45:49 - 89/02/28


طنز
فوری/تلگرام آقازاده لندن نشین در باب توافق هسته ای

در این چند وقتی که برایتان هیچگونه تلگرامی گسیل نکرده بودیم، به گمانم خیال خام برتان داشته که مملکت محروسه ایران، به کلی و از بیخ و بن، باغ پسته بابایمان نیست، اما کور خوانده اید ای رعایای مفلس! هست خیلی خوب هم هست.


11:22:12 - 89/02/28


گفت و شنود//
کفگیر

یارو نامزد انتخابات شده بود و فقط 2 تا رأی آورده بود وقتی به خونه رفت، همسرش با کفگیر توی ملاج او کوبید و گفت؛ فلان فلان شده، من که به تو رأی ندادم، پس حتماً پای یک زن دیگه درمیون هست!


8:44:56 - 89/02/13


طنز// تلگرام جدید آقازاده لندن نشین رسید؛
تهدیدنامه آقازاده لندن نشین به «حسودان مزاحم»!

تا کی باید بنشینیم و ببینیم که مشتی حسود مزاحم برای بنگاه دائم البازده مان که هم دانشگاه است و هم آزاد، خط و نشان بکشند؟! توی مملکت ایران فقط یک جا و یک نفر آزاد بود و هر جور که می خواست جولان می داد، آن هم رئیس ازلی و ابدی دانشگاه آزاد بود که حسودان مزاحم زدند چار چرخ گاری اش را شکستند!


17:42:21 - 89/02/11


شعر//
امان از این فضای بدحجابی

همانا ماجرا قدری عجیب است/حجاب از بهر بعضی ها غریب است/به مانند یکی تهمینه بانو/که حقش آیه ی ام من یُجیب است


14:22:45 - 89/02/04


طنز
سکانسی از فیلمنامه دستگیری مهدی هاشمی

چیه داری پز میای؟ حالا هِی بگو اینو داریم، اونو داریم! خب ما هم خیلی چیزا داریم و صداش رو هم در نمیاریم! بین خودمون بمونه، یه بنگاه اقتصادی زود بازده داریم که توی همه کشور و چندتا مملکت خارجکی شعبه داره. پول هم به مقدار کافی داریم. قدرت هم بله . . . نفوذ هم ای . . . همچین بگی نگی. زمین و ملک و املاک هم داریم. از همه اینا مهمتر، باغ پسته هم داریم!


17:34:30 - 89/02/01


اندر دلسوزی های مهندس نقاش برای جانوران فضانورد؛
دلواپسی های یک عنصر همیشه دلواپس!

شاید جناب موسوی خبر ندارند که مردم ایران از حضور نام ایشان و در کنار نام منحرفان جنسی و رقاصان و فاسدان دیگر، در نظرسنجی نشریه تایم هم نگرانند. اینکه نام شخصی مانند موسوی در آنجا باشد و حامیانش با افتخار هر چه تمامتر موضوع را درشت نمائی کنند البته "چیز"ی نیست که موسوی را نگران کند


19:58:17 - 89/01/31


جدیدترین تلگرام آقازاده لندن نشین:
اصرار نکنید! به باغ پسته بر نمی گردیم

مادر گیتی نزائیده است کسی را که بخواهد و یا حتی بتواند دستبند آهنین یا از هر جنس دیگری بزند به دستان مبارکمان! مگر شاهزاده ها (ببخشید آقازاده ها) را هم دستبند می زنند؟ نجبا و اشرافی  چون ما را در هیچ بلادی از این دنیای خاکی، فلک هم نمی کنند، چه برسد به گردن زدن و اینگونه موارد خشونت بار!


15:27:4 - 89/01/29


طنز// نخستین تلگرام آقازاده لندن نشین در سال نو:
غلط کردم!؟

گویند خواهر زاده عزیزمان را به محض ورود به وطن گرفتند و بردند و البته با تلفظ عبارت «غلط کردم» مشکلات برطرف و تعقیبات متوقف گردیده، اگر درست است ما هم برویم و مُمارست کنیم و یاد بگیریمش که شاید به دردمان خورد و توانستیم با یک «غلط کردم» خشک و خالی، رجعت کنیم به باغ پسته.


18:21:57 - 89/01/15



نوشته شده توسط : احمد منصوری

نظرات دیگران [ نظر]


وبسایت پایگاه مقاومت شهید مجیدی:


بازدیدهای امروز:
3 بازدید
بازدیدهای دیروز:
26 بازدید
مجموع بازدیدها:
44472 بازدید

حوزه شهید علیرضا آرمات


پست الکترونیک
پارسی بلاگ
درباره من


: درباره خودم :
<*آنان که بر راه خدا آمدند رستگار شدند و آنان که از این راه گمراه شدند نابود گشتند. بیایید با هم این راه را کامل بپیماییم*> طنز - وبسایت پایگاه مجیدی
<*پایگاه مقاومت شهید مجیدی*>